اصول زندگي

ساخت وبلاگ
اهمیت علم اخلاق در لسان آیت الله العظمی جوادی آملیآیت الله العظمی جوادی آملی معتقدند علم اخلاق از علم فقه و اصول و امثالهم دارای اهمیت و دشواری بیشتری می‌باشد چرا که اگر کسی بخواهد متخلق شود، باید مظهر «هو الخالق» باشد و این کار آسانی نیست. معظم له بین علم اخلاق با موعظه تفاوت قائل هستند و بیان می دارند:موعظه غير از علم اخلاق است؛ موعظه علم نيست، يک سفارشات کلّي است؛ آدم باتقوا باشيد آدم خوبي باشيد منزّه باشيد، اينها سفارشات توده مردم است؛ اما اخلاق، علم است موضوع دارد محمول دارد دليل دارد نتيجه دارد و جزء علوم بسيار دشوار و پيچيده است و اگر کسي بخواهد متخلّق بشود بايد مظهر «هو الخالق» باشد که خود را بسازد.اخلاق هم جوهره او با موعظه فرق دارد هم رهآوردش با موعظه فرق دارد. بنابراين اين از فقه و اصول اگر مشکل تر و علمي تر نباشد، آسان تر نيست، روح و تجرّد روح را ثابت کردن، شئون روح را ثابت کردن، سود و زيان روح را ثابت کردن، ابدي بودن روح را ثابت کردن، توانمندي روح را ثابت کردن، مظهر «هو الخالق» بودنِ روح را ثابت کردن، کار آساني نيست.توصيه اهل بيت(عليهم السّلام) به ضرورت جهاد با هواي نفسآیت الله العظمی جوادی آملی بر ضرورت جهاد با هوای نفس در لسان اهل بیت علیهم السلام اشاره دارند و اظهار می‌دارند: یکی از از روایاتی که ائمه(عليهم السلام) می‌فرمایند این است که: «جَاهِدُوا أَهْوَاءَكُمْ كَمَا تُجَاهِدُونَ أَعْدَاءَكُم‏»؛ همان طوري که شما با دشمن بيروني ميجنگيد، بايد با دشمن دروني که هوا و هوس است بجنگيد.اشک و آه، بهترین سلاح مبارزه با هوای نفسمعظم له با بیان اینکه طبق روایات اهل بیت، اشك و آه، بهترين سلاح مبارزه با هواي نفس است، اظهار می دارند:اکبر بودن و اصغر بودنِ جهاد، به اکبر بود اصول زندگي...
ما را در سایت اصول زندگي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : madibniaa بازدید : 28 تاريخ : يکشنبه 26 آذر 1402 ساعت: 8:46

ميزان و ترازوي اعمال در قيامتمنظور از «ميزان و ترازوي اعمال» در روز قيامت چيست؟پاسخ اجمالی:يكي از سؤالات مهمّ در بحث معاد، معنا و مفهوم «ميزان» است. در بعضى از روايت ها «ميزان» به وجود مقدس امامان معصوم(ع) و در حديث ديگر به عدل و در حديث داود(ع) چيزى كه كفه هاى آن تمام زمين و آسمان را پر كرده است تفسير شده و اين سه در ظاهر با هم متضادّند؛ ولى با توجه به اينكه حقيقت ميزان، همان عدل الهى است و پيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نمونه و مظهر عدل او هستند تضادّ برطرف مي شود؛ چون آنها هستند كه موازنه ميان اعمال و پاداش و كيفر را برقرار مى سازند.پاسخ تفصیلی:يكي از سؤالات مهمّ در بحث معاد، معنا و مفهوم «ميزان» است. مرحوم «شيخ مفيد» مى گويد: «معناى ميزان آن گونه كه گروهى از اخباريينِ جامد فكر مى كنند كه ترازوهاى اعمال همچون ترازوهاى دو كفه اى اين جهان هستند، نيست؛ بلكه همان گونه كه در خبر وارد شده اميرمؤمنان(عليه السلام) و امامان از ذريه او(عليهم السلام) ترازوهاى سنجش در قيامتند، آنها هستند كه موازنه ميان اعمال و پاداش و كيفر را برقرار مى سازند».(1)ولى بعضى از مفسّران اين سخن را نپذيرفته و معتقدند ترازويى همچون ترازوهاى سنجش اين جهان در آن روز برپا مى شود و اعمال انسان داراى وزن خواهند بود و يا نامه اعمال را كه داراى وزن است با آنها مى سنجند.بعضى نيز مانند مرحوم علّامه مجلسى (رضوان الله عليه) مى گويند: «ما به ميزان به طور اجمال ايمان داريم؛ اما درباره جزئيات و چگونگى آنها از پيش خود چيزى نمى گوييم».قابل توجه اينكه در خبرى آمده است كه حضرت داود(عليه السلام) از خداوند تقاضا كرد كه ميزان را به او ارائه دهد، خداوند ميزان را به او نشان داد، هر كدام از كفه هاى آن به اندازه فاصله مشرق تا مغرب بود! اصول زندگي...
ما را در سایت اصول زندگي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : madibniaa بازدید : 29 تاريخ : يکشنبه 26 آذر 1402 ساعت: 8:46

وجود رستاخيز براي حيواناتآيا «رستاخيز» براى حيوانات نيز وجود دارد؟پاسخ اجمالی:شرط اول حساب و جزا، عقل و تكليف است و بر طبق مدارك، حيوانات به اندازه خود داراى دركند و زندگى بعضی از آنها طوري است که نمي شود ناشى از غريزه باشد؛ زيرا غريزه معمولاً سرچشمه كارهاى يكنواخت و مستمر است؛ اما اعمالى كه در شرائط خاص و غير قابل پيش بينى بعنوان عكس العمل انجام مى گردد به فهم و شعور شبيه تر است تا به غريزه. از جمله شواهد قرآني مي توان به فرار مورچگان از برابر لشگر سليمان(ع) و آمدن هدهد به منطقه سبأ و آوردن خبر براى سليمان(ع) اشاره كرد. مواردي هم در روايات وجود دارد.پاسخ تفصیلی:شكي نيست كه نخستين شرط حساب و جزا، مسئله عقل و شعور و بدنبال آن تكليف و مسئوليت است، طرفداران اين عقيده مى گويند: مداركى در دست است كه نشان مى دهد حيوانات نيز به اندازه خود داراى درك و فهمند، از جمله: زندگى بسيارى از حيوانات آميخته با نظام جالب و شگفت انگيزى است كه روشنگر سطح عالى فهم و شعور آنها است كيست كه درباره مورچگان و زنبور عسل و تمدن عجيب آنها و نظام شگفت انگيز لانه و كندو، سخنانى نشنيده باشد و بر درك و شعور تحسين آميز آنها آفرين نگفته باشد؟ گرچه بعضى ميل دارند همه اينها را يك نوع الهام غريزى بدانند؛ اما هيچ دليلى بر اين موضوع در دست نيست كه اعمال آنها به صورت ناآگاه (غريزه بدون عقل) انجام مى شود.چه مانعى دارد كه اين اعمال همان طور كه ظواهرشان نشان مى دهد ناشى از عقل و درك باشد؟ بسيار مى شود كه حيوانات بدون تجربه قبلى در برابر حوادث پيش بينى نشده دست به ابتكار مى زنند، مثلاً گوسفندى كه در عمرش گرگ را نديده براى نخستين بار كه آن را مى بيند به خوبى خطرناك بودن اين دشمن را تشخيص داده و به هر وسيله كه بتواند براى اصول زندگي...
ما را در سایت اصول زندگي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : madibniaa بازدید : 27 تاريخ : يکشنبه 26 آذر 1402 ساعت: 8:46

اصطلاحات عرفانی: «شریعت» «طریقت» و «حقیقت»اصطلاحات عرفانی «شریعت»، «طریقت» و «حقیقت» به چه معنا است؟اهل عرفان انسان را موجودى می‌دانند که با قدم سیر و سلوک به اصلى که از آن‌جا آمده است باز می‌گردد و دورى و فاصله با ذات حق از بین رفته و در بساط قرب، از خود فانى و به او باقى می‌گردد. بنابراین، سیر و سلوک عرفانى، پویا و متحرک است، (نه ساکن) و این حرکت و سیر، آغاز و پایان و مسیر و مراحلى دارد که باید پیموده شود؛ از این‌رو، رسیدن به "حقیقت" کمال انسانى و مقام قرب الاهى، با دست‌‏یابى به باطن "شریعت" که همان "طریقت" است، ممکن خواهد شد.شریعت: از "شرع" به معناى "راه و روش" گرفته شده است. و در اصطلاح به معناى مجموعه‌ی تعالیم انسان‌ساز است که از طرف خداوند در اختیار بشر نهاده شد و از سوی انبیا و اوصیا(ع) تبیین گشت و تفصیل داده شد و به مرحله‌ی اجرا و عمل گذاشته شده است. به عبارت دیگر، شریعت مجموعه‌ی کتاب و سنت نبوى(‏ص) و امامان معصوم(‏ع) است که با تعلم و به کارگیرى آنها انسان به هدف نهایی‌اش می‌‏رسد.طریقت: از "طریق" (راه) گرفته شده و به معناى "پیمودن راه" است. و در اصطلاح عرفان به معناى پیمودن مراتب انسانیت و طى منازل تعالى و ترقى و صعود به کمال نهایى، انسان است.حقیقت: از ریشه‌ی "حق" به معناى "مطابق با واقع و خارج" است. و در اصطلاح به معناى کشف حقایق هستى و رسیدن به حق الیقین است. عمل به شریعت در واقع چیزى جز پیمودن مدارج کمال انسانى نیست و پیمودن مدارج کمال، سبب ارتقاى معارف و ایمان انسان می‌‏گردد و به تعبیر دیگر حقیقت، باطنِ طریقت و طریقت، باطنِ شریعت است.پاسخ تفصیلیاز نظر عرفان و عرفاى اسلام، انسان سالک موجودى است که با قدم سیر و سلوک به اصل و جایگاهى که از آن‌جا آمده است، باز می‌‏گرد اصول زندگي...
ما را در سایت اصول زندگي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : madibniaa بازدید : 31 تاريخ : چهارشنبه 15 آذر 1402 ساعت: 18:37

عشق و اقسام آنمقدمهعشق چیست؟ دانشمندان عشق را سه قسمت کردند: 1. عشق رمانتیک؛ یعنی وقتی که یک شخص، شخصی را (به طور غیر جنسی) بیش از هر کس دیگر دوست داشته باشد. 2. عشق شهوانی؛ یعنی وقتی که انسان نسبت به یک شخص علاقه شدید جنسی پیدا کند. 3. سرسپردگی؛ وقتی که انسان به جهت احساس وابستگی می‌خواهد با یک نفر بماند و خانواده تشکیل دهد، امثال این چنین عشقی را در آدم‌های مسن که سال‌ها است ازدواج کرده‌اند زیاد می‌بینیم. و آیا آن دو نوع اوّل عشق که ذکر شده صرفاً از طرف خدای سبحان امتحان هستند؟ از اقسام مختلف عشق کدام‌یک از نظر اسلام صحیح است؟پاسخ اجمالیفلاسفه و عارفان عشق را به اقسام گوناگون تقسیم کرده‌اند، اما در یک تقسیم‌بندی کلی گفته‌اند عشق بر دو قسم است:عشق حقیقی، که همان عشق به خدا و صفات و افعال او است.عشق مجازی، این عشق دامنه‌ی وسیعی دارد که می‌توان گفت: عشق مجازی منحصراً عشق انسان به انسان نیست، بلکه عشق ورزیدن به هرگونه معشوقی غیر از ذات احدیت(خدای متعال) مجاز نام دارد.در این‌که عشق حکمش چیست؟ آنچه در این زمینه می‌توان گفت: این است که عشق اگر از نوع حقیقی و برخی از انواع مجازی آن؛ مانند عشق عقلانی و عشق روحانی باشد، نه تنها نکوهیده نیست، بلکه چه بسا از کمالات محسوب می‌شود. اما اگر از نوع حیوانی آن‌که پایین‌ترین نوع عشق است باشد، این نوع عشق هم اگر با عفاف و تقوا همراه باشد و از حریم عفت خارج نشود، بدون اشکال است.این‌گونه عشق‌ها به سرعت می‌آید و به سرعت می‌رود، قابل اعتماد و توصیه نیست. فضیلت‌کش است. تنها با کمک عفاف، تقوا و تسلیم نشدن در برابر آن است که آدمی از آن سود می‌برد؛ یعنی در زمینۀ فراق و دست نارسی از یک طرف و پاکی و عفاف از طرف دیگر، سوز و گدازها، فشارها و سختی‌هایی که ب اصول زندگي...
ما را در سایت اصول زندگي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : madibniaa بازدید : 28 تاريخ : چهارشنبه 15 آذر 1402 ساعت: 18:37

حدیث طلب و عشقحدیث « مَن طَلَبَنی وَجَدَنی،... من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته...» مقدمهآیا حدیث «... من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته...» صحیح است و آیا خدا می‌تواند عاشق شود؟! چرا خداوند به انسان فرمود من بهای تو هستم؟این حدیث به صورت مستند در منابع مرسوم روایی وجود ندارد، اما به صورت مرسل و بدون سند در بسیاری از منابع عرفانی و تفسیری نقل شده است. به هرحال محتوای آنچه در این روایت آمده است را می‌توان با عباراتی دیگر در آموزه‌های اسلامی یافت که توضیحاتش در ادامه خواهد آمد.آری؛ این روایت در منابع حدیثی مرسوم شیعه وجود ندارد، اما در برخی منابع عرفانی[1] و دیگر متون اسلامی[2] بدون سند(مرسل) با عبارات مختلفی به عنوان حدیث قدسی آمده است؛ یکی از این عبارات چنین است: «مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، و مَن وَجَدنی عَرَفَنی، و مَن عَرَفَنی احَبّنی و مَن احَبّنی عَشَقَنی‏، و مَن عَشَقَنی‏ عَشَقْتُهُ، و مَن عَشَقْتُهُ قَتَلْتُهُ، و من قَتَلْتُهُ فَعَلَی دِیتُهُ، و مَن علی دیتُه فانا دِیتُه‏»؛‏[3] یعنی؛ هر ‌کس که مرا طلب کند، مرا می‌یابد و آن‌که مرا یافت، مرا می‌شناسد و آن‌کس که مرا شناخت، مرا دوست می‌دارد و آنکه مرا دوست داشت، به من عشق می‌ورزد و آن‌کس که به من عشق ورزید، من نیز به او عشق می‌ورزم و آن‌کس که من به او عشق ورزیدم، او را می‌کشم و آن‌کس را که من بکشم، خون‌بهای او بر من واجب است و آن‌کس که خون‌بهایش بر من واجب شد، پس خودم خون‌بهای او می‌باشم.در زمینه این روایت، نکاتی را می‌توان بررسی کرد.1. این حدیث به صورت مرسل و بدون سند نقل شده است، اما اگر محتوای آن مورد تایید باشد، با وجود مرسل‌بودن می‌توان بدان استناد کرد.2. برخی این اشکال را مطرح نمودند که؛ با توجه به معنای «عشق»، نمی‌توان لفظ اصول زندگي...
ما را در سایت اصول زندگي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : madibniaa بازدید : 31 تاريخ : چهارشنبه 15 آذر 1402 ساعت: 18:37

گوهر آسمانیمادر گوهریست آسمانیفردوس برین این جهانیدر زیر قدم های صبورشهست خلد برین لامکانیاینجمله درین سخن نهفته استرازی است ترا نهانی ؛میم اش بودش همه مبارکاز یمن وجود زندگانیالفت نیز از آن الف برآمددر مهر و محبت آن چنانیدالش هم دلیل و رهنما شدبا زحمت و رنج بی کرانیرایش رحمت بی منتها بوداز حضرت حق بی نشانیطایر نه به خود چنین سخن گفتدر آینه اش بدید چنانیدر نزد ادیب مکتب عشقمادر گوهریست آسمانی اصول زندگي...
ما را در سایت اصول زندگي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : madibniaa بازدید : 32 تاريخ : يکشنبه 5 آذر 1402 ساعت: 16:08